در حالی که دگرگونیهای سیاست خارجی و نیز داستان تازه رخداده مرگ یک دختر جوان ایرانی در دو ساعتی که در اختیار یک نهاد نظارتی بوده است ذهنیت مدیران و گردانندگان سیاست و اقتصاد را درگیر کرده است روند کاهنده سرمایهگذاری دراقتصاد همچنان پابرجاست. علاوه بر این به گفته مسعود خوانساری یخبندان سرمایهگذاری طبق اعلام بانک مرکزی در دوران پنجساله برنامه ششم میزان خروج سرمایه ۴۵ میلیارد دلار (سالانه ۹ میلیارد دلار) بوده است که البته این رقم خوشبینانه به نظر میرسد، زیرا بخش مهمی از اقتصاد ما زیرزمینی و غیرشفاف است و از نظر بخش خصوصی میزان خروج سالانه سرمایه بیش از این ارقام است. همچنین میزان موجودی سرمایه، در سالهای گذشته کاهش یافته، به نحوی که در سالهای اخیر میزان جذب سرمایه جدید تکافوی میزان استهلاک سرمایههای موجود در کشور را نمیدهد. در حالی که برابر اهداف در نظر گرفتهشده در برنامه ششم موجودی سرمایه باید سالانه ۴/۲۱ درصد رشد پیدا میکرد اما در عمل در طول برنامه ششم ۸/۲۸ درصد یعنی سالانه ۷۶/۵ درصد کاهش پیدا کرده است.
این شاخص بسیار نگرانکننده در شرایطی رخ داده است که برخی احزاب و جمعیتها و شخصیتهای سیاسی به جای آرامسازی فضای سیاسی داخلی و نیز پدیدارسازی مناسبات آشتیجویانه با جهان وضعیت داخلی را نیز به هم میزنند. تجربه نشان داده است هرگاه سرمایه اجتماعی و نیز تامین سرمایه مالی برای اداره کشور به ویژه منابع ارزی روندی کاهنده را تجربه کنند در مسیری بههمفزاینده افتاده و کشور را به دره نزدیک میکنند. اقتصاددانان بارها هشدار دادهاند که اقتصاد ایران با ابرچالشهای سهمگینی دستوپنجه نرم میکند که اگر در یک دوره معین در مسیر حل آن چالشها کامیاب نباشیم آینده ترسناک خواهد بود. نظام سیاسی نمیتواند در وضعیتی که با چالشهای جدی در مرزها مواجه است و در وضعیتی که آمریکا و غرب بار دیگر بر طبل سختگیری میکوبند و در وضعیتی که کشوری مثل روسیه دیگر بازارهای نفت و گاز و فلزات اساسی ایران را میگیرد، در چند جبهه منازعه کند. در این وضعیت است که به نظر میرسد باید چالشهای گوناگون را دستهبندی کرد و در جاهایی که ممکن است، نوعی سازش را اجرا کرد. سازش با سازگاری تفاوت دارد و سازگار شدن در این وضعیت حتی اگر به سازشکاری تعبیر شود بدتر نشدن روزگار شهروندان رواست.
جهان صنعت