این روزها علاقه‌مندان به اقتصاد سیاسی ایران و نیز نخبگان کشور در گروه‌های گوناگون و شمار قابل اعتنایی از شهروندان در گفت‌وگوهای خود می‌گویند مقام‌های رسمی در نهاد دولت و نهادهای دیگر روزانه ده‌ها خبر و تحلیل منفی درباره اقتصاد ایران و کسب‌وکار بی‌رونق مردم و نیز از کار افتادن بخش واقعی اقتصاد و رانت و فساد منتشر می‌کنند و می‌پرسند آیا امیدی هست اقتصاد ایران از این وضعیت فلاکت‌بار رها شود و ایرانیانی که کمرشان زیر بار نرخ‌های بالای تورم خم شده قد راست کنند و روزی را ببینند که اقتصاد ایران مثل اقتصاد همه کشورها عادی باشد؟ روزنامه‌نگاران اقتصادی و نیز اقتصاددانان بیش از هر گروه دیگری با این پرسش بااهمیت روبه‌رو هستند‌. حالا باید به این شهروندان نگران چه پاسخی داد؟ یک گروه از کسانی که می‌خواهند پاسخی بدهند که شهروندان بیش از پیش ناامید نشوند می‌گویند روزگار اقتصادی آنها خوب خواهد شد و این روزهای سخت سپری می‌شود و تصریح می‌کنند ایران یک کشور ثروتمند است که توانایی‌های پیدا و پنهانی دارد و می‌تواند در وضعیت عادی با شتاب به یک جامعه با اقتصاد نیرومند تبدیل شود اما باید برخی گلوگاه‌ها باز و برخی صخره‌ها از راه اقتصاد برداشته شوند اما نمی‌توانند جلوتر از این بروند و صخره‌ها و سدها را معرفی کنند. برخی از پاسخ‌دهندگان از اصل و بنیاد مخالفند که شهروندان در وضعیت نامناسبی هستند و باور دارند یا خود را به این باور تجهیز می‌کنند که وضعیت ایرانی‌ها بسیار هم خوب است و از حرف زدن از اینکه اقتصاد ایران و معیشت شهروندان در خطر است خودداری می‌کنند و هر کسی هم خلاف نظر آنها رای دهد را همراه کشورهای متخاصم می‌دانند. گروه سومی نیز هستند که باور ژرفی دارند که برای ایران بسیار دیر شده است که بتواند از بحران‌های اقتصادی عبور کند و می‌گویند همه ثروت‌هایی که ایران داشت و دارد در این دهه‌های تازه‌سپری‌شده از دست رفته و ایران دیگر به لحاظ آب و خاک و اقلیم و نیروی انسانی ورزیده و نیز همزیستی سازگارانه شهروندان و نیروهای سیاسی نابود شده و با توجه به مجموعه تحولات سیاست داخلی و سیاست خارجی که چشم‌انداز روشنی ندارد نباید به بهبود اقتصاد ایران امیدوار بود حتی اگر برخی موانع مثل تحریم نیز برداشته شود. واقعیت این است که داستان در ایران (به مثابه یک کل واحد و یک کشور- ملت) داستان کسانی است که ثروت هنگفت و کم‌زحمتی به چنگ آورده و تصور می‌کردند این ثروت تا ابد تمام نمی‌شود و ضرورتی ندارد جسم و جانشان را به زحمت بیندازند تا بر این ثروت خدادادی چیزی بیفزایند یا دست‌کم این ثروت را با وسواس و امساک نگهداری کنند. این گونه شده است که ایرانیان در روزهای سخت و دلهره‌آور زندگی می‌کنند و باز هم می‌پرسند حال اقتصاد و حال ایران خوب خواهد شد؟

جهان صنعت